با نام خالق زیباییها
سلام
یادمه 12 سالم بود کلاس اول راهنمایی .رفیقی داشتم به اسم رضا که از پنجم ابتدایی ازم قهر کرده بود. کل سه ماه تعطیلاتم رو پشت سرش اشک ریختم و از خواست خدا اول راهنمایی با هام همکلاس شد. ولی دیگه اون رضا ئی نبود که من میشناختمش. کل اون سال رو بهم حرص و جوش داد. یه کارایی توی کلاس جلوی چشم من انجام میداد که اگه دشمنش هم بودم گریم میگرفت.چه برسه به اینکه رفیقش بودم. رضا دلمو آتیش زدی ولی من بخشیدمت رفیق هرجا هستی موفق باشی.دلمو برا همیشه شکستی رضا

نظرات شما عزیزان:
|